خدیجه میرشکار متولد شهر بستان واقع در استان خوزستان است که از آغازین روزهای جنگ تحمیلی به مدت دو سال در کشور عراق با وجود جراحتهای بسیار، اسیر و زندانی بوده است.
در روزهایی که به علت بحرانی شدن شرایط جنگی، بسیاری از شهرهای استان خوزستان یکی پس از دیگری خالی از سکنه میشدند، خدیجه میرشکار که نمیخواسته همسرش را در دفاع از خاک میهن تنها بگذارد، در شهر سوسنگرد میماند و در برابر دشمن مقاومت میکند؛ مقاومتی که در نهایت برای این بانو اسارت و برای همسرش شهادت را رقم میزند.
بعد از مدتی تمامی اهالی شهر بستان به علت جنگ و ویرانی، به شهرهای دیگر نقل مکان کردند، ماهم به شهر سوسنگرد رفتیم تا کمی از جنگ و آثار آن دور بمانیم. مدتی در آنجا زندگی کردیم، تا اینکه نیروی دشمن با پیشروی به این شهر، قصد محاصره آن را داشت، اما جاده سوسنگرد هنوز به دست نیروهای عراقی اشغال نشده بود.در چنین شرایطی خانواده من به سمت اهواز و خانواده همسرم به سمت روستا راهی شدند. اما من در سوسنگرد ماندم تا در کنار حبیب همسرم که فرمانده سپاه بود، مقاومت کنم.
دو سرباز مسلح نیز همراه ما بودند تا ما را به سمت عراق ببرند. من و همسرم درون آمبولانس با هم صحبت میکردیم و او بسیار ناراحت بود که من را اسیر کردهاند. آن سربازان میگفتند که ما شیعه هستیم و اگر به ما دستور بدهند که به سمت شما شلیک کنیم، این کار را نخواهیم کرد. یکی از این سربازها مُهر نماز از جیباش درآورد و گفت که مهر کربلاست و از این وضعیت جنگ ایران و عراق بسیار ناراحت بود و انگار با زور به جبهه آمده بودند.
یک پرستار خانم با قیچی بالای سرم آمد تا لباسهای پاره و خونی را از تنم خارج کند و لباس بیمارستان بپوشاند. من چادرم را دور سرم بسته بودم تا حجابم را حفظ کنم. هنگامی که میخواستند لباس بیمارستان به تنم بپوشانند، فریاد میزدم اگر مرا بکشید هم این لباسها را نمیپوشم. لباس بیمارستان حجاب نداشت و آن قدر فریاد زدم که یکی از پزشکها گفت نیازی نیست که این خانم لباس بیمارستان بپوشد. نزدیک به ۲۰ روز در آن بیمارستان بودم و هر شب عدهای از من بازجویی میکردند و این تصور وجود داشت که نظامی هستم.
در روزهایی که مرا به بازجویی میبردند، یک خلبان ایرانی که اسیر شده بود مرا دید و پرسید چرا اینجا هستم. او با افسران عراقی با زبان انگلیسی صحبت کرد و میگفت ما در ایران زن نظامی نداریم. پس از او مشخصات مرا گرفتند تا به صلیب سرخ جهانی اطلاع دهند و پس از چند روز مرا به اردوگاه موصل منتقل کردند. در آنجا داشتن خودکار کاملا غیرمجاز بود و آنان خودکار را اسلحهای میدانستند که اسیران به وسیله آن با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
Brasil Últimas Notícias, Brasil Manchetes
Similar News:Você também pode ler notícias semelhantes a esta que coletamos de outras fontes de notícias.
صدام از شکستناپذیری آزادگان به شکستپذیری خود پی بردحجت الاسلام محمدحسنی در مراسم گرامیداشت تکریم و تجلیل از آزادگان سازمان عقیدتی سیاسی ارتش گفت: صدام از شکستناپذیری آزادگان در عراق به شکستپذیری خود در برابر رزمندگان ایران پی برد.
Consulte Mais informação »
انتقاد شدید روزنامه نزدیک به رهبر ایران از «آیتالله سیستانی»روزنامه کیهان نزدیک به رهبر ایران در سرمقاله امروز خود به «آیتالله علی سیستانی» از مراجع تقلید بزرگ شیعه در عراق به علت برخی از موضعگیریهای سیاسی انتقاد
Consulte Mais informação »
واژگونی اتوبوس در برزیل جان ۷ نفر را گرفتدر پی تصادف یک دستگاه اتوبوس در ایالت «مینا ژرایسِ» برزیل، هفت نفر از طرفداران تیم فوتبال «کورینتیانس» این کشور جان خود را از دست دادند.
Consulte Mais informação »
نامزد انتخاباتی اکوادور از تیراندازی جان سالم به در بردیکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اکوادور،چند روز پس از ترور یکی دیگر از نامزدها، از وقوع یک تیراندازی در نزدیکی خود و خانوادهاش خبر داد.
Consulte Mais informação »
واژگونی اتوبوس حامل طرفداران تیم فوتبال کورینتیانس برزیل جان ۷ نفر را گرفتدر پی وقوع تصادف یک اتوبوس در ایالت میناس گرایس برزیل هفت نفر از طرفداران تیم فوتبال کورینتیانس این کشور جان خود را از دست دادند.
Consulte Mais informação »